مســــــــــتانه

هر چه گشتیم در این شهر نبوداهل دلی . . . . . که بداند غم دلتنگی وتنهائی ما

مســــــــــتانه

هر چه گشتیم در این شهر نبوداهل دلی . . . . . که بداند غم دلتنگی وتنهائی ما

آدمک

                              

آدمک آخر دنیاست، بخند
آدمک مرگ همین جاست، بخند
دست خطی که ترا عاشق کرد
شوخی کاغذی ماست، بخند
آدمک خر نشوی گریه کنی !
کل دنیا سراب است، بخند
آن خدایی که بزرگش خواندی
به خدا مثل تو تنهاست، بخند ...

 

* آره آدمک عزیز ... دیگه غصه نخور ... خدا هم مثل تو تنهاست ... خدا هم همدرد توئه ...

 

* نمی دونم باید چه حالی باشم!؟ این همه سال راه رو عوضی رفتم ... به قولی "من ز مقصدها پی مقصودهای پوچ افتادم ..." راهی که فکر می کردم انتهاش خداس، راهی بود که جز ظلمت و سیاهی مقصد دیگه ای نداشت ... حیف ... حیف اونهمه عبادت که با شهوت و منیت مخلوط بود ...

 

* مارک تواین میگه : اگر سگی گرسنه را سیر کنی،دیگر تو را گاز نخواهد گرفت. این فرق بین سگ و انسان است!

چه جمله ی زیبایی ...

 

نظرات 20 + ارسال نظر
عطر نعنا جمعه 23 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 02:17 ب.ظ http://golpone.blogsky.com

تنهایی عالمی دارد به بزرگی سرزمینی کشف نشده...که آنهایی که به آن سرزمین پای نگذارده اند هیچ گاه توان درک زیباییش را ندارند....تنهایی زیباست...وزیبایی خدا سرچشمه از همین تنهاییش میگیرد...ولی....تنهایی برای من و تو عزیز شاید سیبی باشد کرم زده.

وسعت تنهایی من که خیلی زیاده! چه میدونم؟! شاید یه روزم بشینم حسرت همین تنهایی امروزم رو بخورم!

Ghadimi شنبه 24 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 01:18 ق.ظ

salam saeed jan .
khoshhalam ke baz ham umadio minwisi.
are aziz
farghe beyne adamo sag ine sag foghesh pachato migire donyato nabood nemikone,
mowafagh bashi

سلام ...

مثال قشنگی بود ... راست میگی آدما بعضی وقتها نه تنها دنیای یه کیو بلکه آخرتش رو هم نابود میکنن!

دلت شاد ...

ونوس ومحمد شنبه 24 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 01:40 ق.ظ http://zendegimoon.blogsky.com

سلام سعید
منم خستم.این دنیا کی تموم میشه؟

سلام ...

ای بابا ... شما دیگه چرا؟ حالا حالاها باید این روزگار سرپا باشه تا عاشقا ازش لذت ببرن ...

مهتاب شنبه 24 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 06:08 ب.ظ

هیچ حالی نباش.خودت رو ببخش هرچند میدونم خیلی سخته.خودت رو ببخش و از اشتباهاتت و از شکستهات برای موفقیتت پل بساز.زندگی منتظر ما نمیمونه نباید خیلی ازش عقب بیفتیم.خیلی خوشحال شدم آپ کردی:*

فعلا که از زمونه خیلی عقبم!

ممنون ... وظیفه بود! :) :*

مهتاب سه‌شنبه 27 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 12:22 ب.ظ

سلام گل پسر:)چطوری؟دلم تنگ شده برات.چرا نیستی؟

سلام ... خوبم عزیزم ...

پاتو بیار بالا! نه پای راستتو نه! پای چپت! زیر پاتون رو یه نگاه بندازید ما رو می بینید!!!

هم محلی پنج‌شنبه 29 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 03:26 ب.ظ

گاهی مقصد اشتباه هم واسه خودش یه حکمته. حکمت بازگشتن و ژیدا کردن دوراهی... برگشتن... آدم سر هر دوراهی یه بخشی از خودش رو جا میذاره... وقتی راه رفته رو برگردی کامل میشی... و دوباره آغاز...

امیدوارم که اینطور باشه ... آخه خیلی وقتا واسه یه آغاز دوباره خیلی دیره ...

کاش اسمت رو می گفتی! هم محلی زیاد دارم!

نارسیس جمعه 30 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 07:37 ب.ظ http://pacific.blogsky.com

گاهی مقصود اشتباه نیست.. راه رسیدن بهش اشتباست..

درسته ... معمولا هم همینطوره ... راهها اشتباهه ...

مهتاب شنبه 31 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 03:31 ب.ظ

شما روی سر ما جا دارین سعید خان.چوبکاری میکنی؟:)نیستی پسر خوب؟:)

شما لطف دارید ... هستیم! :)

Ghadimi شنبه 31 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 08:57 ب.ظ

ghasedak! han che khabar awardi_
ay koja o wa z ke khabar awardi?
khosh khabar bashi ama ama
garde bam o dare man
bisamar migardi.
.
.
.
ghasedak
abrhaye hame alam shabo rooy
dar delam migeryand

زیبا بود یار قدیمی ...

ممنون ...

مهرانی... یکشنبه 1 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 07:56 ق.ظ http://www.mehranweblog.blogsky.com/

آن خدایی که بزرگش خواندی
به خدا مثل تو تنهاست، بخند ...

آره مهران جون ...

سروناز سه‌شنبه 3 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 01:11 ق.ظ

سلااااااااااااام اقا سعید گل خوبی
به به اینو ببینین بابا اپ کردی
خوشحالم و تبریک می گم.
خوشحالم کردی سعید جون
خوبی دیگه.
هنوز برای پیدا کردن راه دیر نیست.
خدا منتظره تا برگردی پیشش
مطمئن باش
ازت ممنونم که وبلاگ رو حذف نکردی و ممنونم که دوباره نوشتی.
من هم به نوشتن تو نیاز داشتم

سلام سروناز خانم ... ممنونم ...

امیدوارم دیر نشده باشه!
خواهش می کنم ... فکر نمی کنم نوشتن من اینهه موثر باشه!!!

دلت شاد ...

مهتاب شنبه 7 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 12:53 ب.ظ

ببین سعید من اگه نیام اینجا دعوا راه نندازم تو که به فکر آپ کردن نمی‌افتی:(خب چرا هیچ خبری ازت نیست؟خوبی؟

آره عزیزم خوبم ... اصلا کشته مرده ی این دعوا راه انداختنتم!!! می دونی علاقه ی زیادی دارم به ایجاد جنجال و سر و صدا!!! :))
شوخی کردم ... حتما سعی می کنم بنویسم. به احتمال زیاد روز تولدم آپ می کنم ...

خزان نوشت شنبه 7 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 05:21 ب.ظ http://chayesabz.blogsky.com/

سلام سعید عزیز.
واقعآ فرق بین انسان و حیوان...! گاهی چه شرم اوره که انسانیم.

سلام مهربون ...

آره بعضی وقتها خیلی شرم آور میشه ...

مهتاب یکشنبه 8 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 12:53 ق.ظ

سلام گل پسر:)تولدتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت مبارککککککککک:*:)مبارک باشه من خواستم بگم که اولین نفر باشم:دی
حالا بودم یا نه؟ایشالا صد ساله بشی و بیای از خاطرات نوه نتیجه‌هات برامون بنویسی:پی

سلام ... :)

ممنون ... حالا کو تا تولد من! ولی خب اولین نفر بودی! :دی

باشه حتما! نوه نتیجه های من چه موجودات خارق العاده ای خواهند بود!!!! :پی

م یکشنبه 8 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 04:42 ب.ظ http://panjere1.blogfa.com

سلام
وب زیبایی دارید
و مطالب جالب
موفق باشید

سلام ...

ممنونم عزیزم ... لطف داری ...

یاسمین ( حرفهای یه دختر غمگین دوشنبه 9 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 04:37 ب.ظ http://rue.blogsky.com

سلام سعید جان
تو کجایی؟حالت بهتر شده؟؟؟
خیلی دلم تنگ شده بود...
راستی تو این شبها منو هم دعا کن
دلت شاد

سلام ...

همین جام! ازین بهتر نمی شم!
محتاجیم به دعا عزیزم ...

دلت بهاری ...

مهتاب شنبه 14 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 12:14 ق.ظ

سلامممممممممممممم:)خوبی؟بازم تولدت مبارکککککککککک.تا وقتی تولدت بشه هی من میام تبریک میگم.مشکلی داری؟:پی خونهء خودمه دلم میخواد بیام تبریک بگم بهت.آره خب نوه نتیجه‌هات به خودت اگه برن که واقعاً فوق‌العاده میشن:دی
اون قضیه هم حل شد.قبول شدم با نمرهء عالی:)

سلام :)
بازم ممنون!

صاحب اختیارین! دوست داشتین می تونید به بچه محلاتون هم بگید بیان هی تبریک بگن! همونطور که گفتی اینجا خونتونه ...

آره واسه همین مساله می خوام ازدواج نکنم تا یه دنیا تو کف بچه و نوه نتیجه های موجود خارق العاده ای مثل من بمونن!!!

خب خدا رو شکر :) شیرینی ما محفوظ باشه ها! خیلی شیرینی دوست دارم!!! :دی

مهتاب شنبه 14 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 12:17 ق.ظ

سعید جان یه کتاب بهت معرفی میکنم،آب دستته بذار زمین برو بگیر.من خوندم از این رو به اون رو شدم.
شما عظیم‌تر از آنی هستید که می‌اندیشید(مسعود لعلی)خیلی خیلی عالیه.از خوندنش و چند باره خوندنش پشیمون نمیشی.مطمئن باش:)

دستت درد نکنه ... سعی می کنم در اولین فرصت بخرمش. البته اولین فرصت من شاید ۶ ماه دیگه باشه! :پی ولی حتما می خرمش ...

ولی در کل من الان در وضعیتی هستم که خودم می تونم کتاب بنویسم!!! خفن تر از مسعود خان لعلی :دی

بازم ممنون عزیزم ...

نگار شنبه 14 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 02:06 ب.ظ http://negaar.blogsky.com

سلام
فکر نمی کردم کسی نگار رو یاذش باشه . از اینکه من یادت اومد خیلی خوشحال شذم راستشو بگم خیلی هم امیدوارتر برای نوشتن .
در مورد تنهایی هم تنهایی فقط مخصوص خداست و آدمها نمی تونن تحمل کنن و من که اگه تنها باشم میمیرم

سلام

اصولا دوستای قدیمی فراموش نا شدنی هستن ... یادش بخیر اون موقعی که تازه بلاگر شده بودم و چند تا خواننده مهربون مثل شما بیشتر نداشتم ...

در مورد تنهایی هم امیدوارم هیچ وقت تنها نشی ولی منم فکر می کردم تنهایی می میرم ولی آدمیزاد با شرایط خودش رو تطبیق میده ... عمر منم داره تو تنهایی می گذره و هیچ اتفاقی خاصی نیوفتاده!

مهتاب دوشنبه 16 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 01:17 ق.ظ

مگه نگفتی تولدت آپ میکنی؟پس کوشی؟تولدت مبارک هزار بار.بهترینها برای تو که بهترینی:*بیا شمعا رو فوت کن دیگه:پی

داشتم کادو هارو باز می کردم دیر شد :))‌=))

مطمئنی با منی؟!!! من بهترینم؟! زیادی تحویلم نگیر پررو میشم! می خوای آدرس چند نفر رو بهت بدم تا ببینی اینی که بهش می گی بهترین چه موجود وحشتناکیه؟ ...

فعلا که برقا رفته! بذار شمعا روشن باشه ... :دی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد