تعطیلات نوروز هم با سرعت هر چه تمام به پایان رسید و من باز هم ازین غافله ی عمر عقب موندم و هیچی نفهمیدم! اکثر وقت صرف دید و بازدید یک فامیل نچسب شد و مابقی هم خواب! و باز هم مثل سالهای گذشته دیوار من از بقیه کوتاهتر بود و باز هم من سوژه ی صحبتهای همراه با آجیل فامیل شدم تا خدای نکرده سکوت درین دید و بازدیدها حاکم نشه! پارسال سوژه کار من بود که با فضاحت هرچه تمام به پایان رسوندنش و من رو پشت میز یه کار تخماتیک نشوندن! امسال هم ...
منم این وسط باقالی با گلپر بودم!!!
*****
داشتم فکر می کردم بهار که میشه فصل جفتگیری حیوونا میرسه! اگه من حیوون بودم این فصل برام فصل سختی بود! چون عمرا" حس و حال جنگیدن واسه جفت و دنبال جفت راه افتادن رو نداشتم!!! واسه همین نسلم منقرض میشد!!!
*****
از فردا روز از نو روزی از نو! من و یه اداره با یه مشت جسد که اوج افتخار و غرورشون اینکه بهشون بگی مهندس! ایشالا امسال از شر این کار قشنگ خلاص میشم ...
*****
چند سالی هست که بوی بهار رو نمیتونم استشمام کنم! تازه امسال که دائما" گریپ هم بودم!!! اگه شما بوش رو حس کردید مبارکتون باشه!
*****
سروناز خانوم از وبلاگ خواهر کوچولو منو به یه بازی دعوت کرده به این مزمون که ترانه هایی که براتون خاطره انگیز بوده رو بگید ... واسه من که دیونه ی موسیقی ام بازی سختیه! چون همه رقم موسیقی از راک و متال گرفته تا ترانه های محلی روم تاثیر میذاره!!! اما خب مهماشو می گم ...
خانم گل ابی منو یاد بچگیم میندازه چون معمولا اون زمان این ترانه توی خونه و ماشین پخش میشد ... یادش بخیر یا نخیر! اون زمان به نوار های کاست هم رحم نمی کردن و اگه میگیرفتن یا مصادره میشد یا یه دستگاههایی داشتن که پاکش می کردن ...
ترانه های داریوش هم که یاس فلسفی میاوردن یه زمانی همدم خوبی بودن ... همچنین ترانه های سیاوش قمیشی مثل فرنگیس ...
ترانه ی Self Control هم یه حس نوستالژیک که نمیدونم چی هست! رو برام زنده میکنه ...
مدرن تاکینگ و شادمهر عقیلی مخصوصا ترانه ی دهاتیش از علایقم تو دوره ی نوجوانی و بلوغ بود ...
"اشک من پیرهنتو تر کرده
همه جا عطر تو پیچیده ولی
دل دیگه غربت رو باور کرده ..."
این ترانه ی شادمهر عقیلی هم تو آلبوم آدمفروشش سه چهار باری منو کشت!
رضا صادقی رو دوست دارم بجز ترانه های محلیش و بعضی آهنگهای چرندی که خونده و هیچ ارتباطی باهاشون برقرار نمی کنم!
با اکثر ترانه های هایده و مهستی و حمیرا حال می کنم (البته اکثر کسایی که این بازی رو انجام داده بودن ریده بودن به هیکل حمیرا! که برام سلیقه ی متفاوتم جالب بود!)
ترانه های قدیمی معین بد نبودن و دوستشون داشتم ...
امید و بیژن مرتضوی رو دوست دارم ... مخصوصا" آهنگهای بیکلام مرتضوی که با وبولنش غوغا میکنه ...
از برادران جواد یساری و عباس قادری و داوود مقامی نباید غافل بشم که با شنیدن ترانه هاشون میرم تو فاز جوجه لاتهای جنوب شهر!
اما آخرین آلبومی که شنیدم و خیلی باهاش حال کردم آلبوم آخر همایون بود ...
خب دیگه فکر کنم تا همینجا کافی باشه! چون اگه بخوام ادامه بدم سه چهار صفحه ای میشه!
*****
و کلام آخر ... شکسپیر میگه :
زندگی حواسشو جمع میکنه ببینه تو چی دوست داری تا دقیقا همونو ازت بگیره!!!
این جذابیتهای زندگی منو کشته!!!
سلام
سال نو مبارک
من هم چند ساله که بوی بهار رو احساس نمیکنم . خیلی دلم میخواد دوباره بهار برام بهار بشه
خوش باشی و به دور از هیاهو
سلام خوبی
اول بگم که من دومم!!!!
خب خوابیدن که توی این هوا آآآی می چسبه. بعدش دید و بازید اونم نقل مجلس بودن که دیگه .....
اینجاست که حکمت خدا مشخص میشه!!!!!!
امیدوارم که همون کاری رو که دلت می خواد برات پیش بیاد.
یه کم بزن بیرون از اون شهر برو سفر کن. میتونی بهتر و بیشتر بهار رو ببینی. میدونی توی شهر همه چی مصنوعیه حتی جوونه زدن درختا. حس و حال بهار رو نمی ده.
ممنون که دعوتم رو پذیرفتی.
خب هر کی یه سلیقه ای داره. تا یه حدودی هم سلیقه ایم ولی خب توی حمیرا با هم مشکل داریم!! خی دست خودم نیست دوستش نارم.
ولی خب با رضا صادقی و بیژن و شادمهر و قمیشی صد درصد موافقم.
بهتره که تو دنیا چیزی رو دوس نداشته باشم یا اونهمه دوس نداشته باشم!!!
شاد باشی
من خیلی زرنگم !!!
نفهمیدی که من چجوری دیدمت؟؟؟
خب تو وبلاگ قرار دیگه!!
من همیشه اونجا میرم و از طرفدارای پر و پا قرص این قرارم که هیچوقت نمی تونم بیام( ناراحت)
آره خب قاطیه و یه کمی هم نمی دونم شبیه خودته دیگه !!!
سلام
سال نو شده مثلا.دیگه بیا شاد باشیم!
میدونم خیلی مسخره شعار دادم.برم تا کتک نخوردم.
سال نو با کمی تاخیر مبارک.
فصل جفت گیری حیوونها تموم می شه نه شروع ... لااقل پرنده که اینچنینند (من جمله طوطی که داریمش) ... شما هم پس می تونید پرنده بشید که به بهار تلاقی نداشته باشه این موضوع ...
سلام!
«««««««« قرار جدید بلاگ اسکایی ها »»»»»»»»»»
به امید دیدار
نمی دونم چی بگم
ولی
دل هیچکس نمی سوزد به حال غمناکم
مگر سوزد آن شمعی که میشوزد سر خاکم
سلام دوست عزیز ..
وب لاگ *کمی شبیه فردا* با ۳ رباعی به روز شد ..
نه در میان زندگان و نه در میان
مردگان یک تن نیست که با او
احساس نزدیکی کنم ، هرکس
خدایی از هر قسم داشته است تا او را همراهی کند، هرگز ژرفای تنهایی مرا در نخواهد یافت ...
سلام ... کجایی سعید جان .. نگرانم
سلام آقا سعید گل ... هستیم ... اومدم ببینم بچه های دانشکده تو چه حالی هستن ... هنوز روزمررگی و همین طوری دیگه . آلبوم آرمیک اومده خیلی باحاله گوش ده آروم می شی
سلام
وااااااااااااااااای تو چقدر تنبلی هنوز ننوشتی ؟
من منتظر جوابا و مطلبای جدیدمااااااااااااااا
راستی نمایشگاه کتاب رو میری؟؟؟
یادته سال قبل قرار بود با هم بریم؟؟
هییییییییییییییییییییی
امسالم برو و به یاد و جای منم کتاب بخر و با کتابا خوش باش
اپ نمی کنی؟
اومدم رفتم... رفتم اومدم...
نیستی!
بهاری باشی...
سلام عزیزم [گل]
با یک تابلوی جدید به روزم و منتظر نگاه و حضور قشنگ تو دوست عزیزم [گل]
منتظرم نذار [گل]
کجایی ؟؟ خیلی وقته نیستی ...
منتظرم نذار..
زندگی؟!!
سلام کم پیدا کخایی نیستی ما که به روزیم خواستی بیا یه سری بزن
سلام
ببخشید که هنوز حتی جواب تبریک عیدم ندادم فقط اینقدر بگم که آدرس وبلاگ خودم میادم رفته بود!کاریش نمیشه کرد زندگیه دیگه!ولی در عین حال هنوزم اون مطلبی رو که سانسور کردی یادم نرفته و خوشحال میشم اگه خبر خوبی راجع بهش بدی.
نمیدونم چرا خیلی وقته که آپ نکردی و حتی جواب نظرها رو هم ندادی!پس انتظاری ندارم که جوابمو بدی...
سلام
امروز تولد بلاگمون بود شما هم دعوت شدی منتظریم بیایی خوشحال میشیم
سلام
کجایی؟؟؟
خواستم بیام بپرسم جواب کنکورت چی شد٬ حالا می بینم پرسیدنش مسخره ست وقتی اینهمه مدته که نیستی...
نگرانم... کجایی؟
بهاری باشی...