مســــــــــتانه

هر چه گشتیم در این شهر نبوداهل دلی . . . . . که بداند غم دلتنگی وتنهائی ما

مســــــــــتانه

هر چه گشتیم در این شهر نبوداهل دلی . . . . . که بداند غم دلتنگی وتنهائی ما

نمی دونم ...

 

نمی دونم چه مرگمه ... مثل اینهایی که یه عزیزی رو از دست دادن و یه بغض توی گلوشون مونده و نمی تونن گریه کنن، کلی حرف تو دلمه ولی لال شدم ... گیجم، یه حال عجیب ...

فقط می دونم روزای سختی رو دارم پشت سر میذارم ولی خوشحالم که داره می گذره!

 

* این همه ستاره اما ... بگو ستاره من کجاس؟

 

نیچه می گه : نه در میان زندگان و نه در میان مردگان یک تن نیست که با او احساس نزدیکی کنم ، هرکس خدایی از هر قسم داشته است تا او را همراهی کند، هرگز ژرفای تنهایی مرا در نخواهد یافت ...

 

* آسمون لباس مشکی پوشیده ... خورشید قصه من مرده دیگه ...

نظرات 11 + ارسال نظر
یاسمین ( حرفهای یه دختر غمگین جمعه 12 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:40 ب.ظ http://rue.blogsky.com

می فهمم سعید جوون.....
غمهات کوتاه
دلت شاد

ممنونم عزیزم ...

[ بدون نام ] جمعه 12 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:55 ب.ظ http://www.wall.blogsky.com

سلام
نوشته زیباییه..
می دونی اگر این نمی دونم نبود دلیلمون برای شکست چی بود...

سلام ...

لطف داری ...
هیچی!!!

خدائی جمعه 12 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:25 ب.ظ http://khodaei.blogsky.com

سلام دوست عزیز
امیدوارم همیشه شاد باشی
ایمان قوی داشته باش تا شاد بزی
یا حق

سلام ...

ممنونم ...
مساله همون ایمان ضعیفمه! نمی دونم چه طوری میشه محمکترش کرد!؟

مهتاب شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:06 ق.ظ

مرسی که دیگه از اون حرفای بد نمیزنی.سعید منو تو خیلی شبیهیم.اما آرزو میکردم هیچکس دردش شبیه درد من نبود.بعضی وقتا خیلی سنگین میشه.میدونم.مثل الان برای من.

منم همینطور! دوست نداشتم هیچ کس شرایط منو داشته باشه ...
امیدوارم هر چه زودتر بهتر بشی ... :)

ونوس ومحمد شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:55 ق.ظ http://zendegimoon.blogsky.com

سلام
حالا نمیخوای کادو بخری و سورپرایز کنی چرا میزنی؟منم یه مدت همینجوری بودم.ولی من بغض نداشتم.مدام در حال گریه بودم.کم کم خوب شدم.نه اینکه بگم مال تنهاییم بودا.قبل از اومدن محمد خوب شدم.

سلام ...

ما مخلص شما هم هستیم ... کادو که سهله ما برای دوستان خوبی مثل شما جونمون رو فدا می کنیم ...
امیدوارم منم یه روزی خوب بشم!

دلتون شاد ...

آیدای شریف ((= شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:35 ق.ظ http://mahramanas !!!!

خب من که نمیتونم نصیحتت کنم !!!! انقده بدم میاد از نمیدونم ... اما خودمم هیچوقت نمیدونم !! منم دویونما چرت و پر ت میگم !!! خب دیگه وقتی آسمونت اینجوری ده پس چرا واسه من قصه میگی که قلبتو رنگ و وارنگ کن بابا بزرگ هااااان؟
خب گریه کن اگه انقدر بغض داری ! اگه هم نشد بگو بهم خودم سه صوت گریتو در بیارم (چشمک)

تو هنوز وقت داری برای رنگ و وارنگ کردن اسمون قلبت! هنوز تنهایی و غریبی تو دلت خونه نشین نشده! میشه بیرونش کرد!

حتما! دنبال یکی هستم که بتونه گریمو دربیاره! کی اشکمو در میاری؟!!!

نارسیس شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:42 ب.ظ http://pacific.blogsky.com

اون بالا رو ببین..
اون ستاره کوچیکه..
اون نه!
بغلیش..
همون که یه ریزس..
چشمک میزنه..
اون ستاره توئه..
یه روزی بزرگ میشه..
انقدر بزرگ که همه ستاره های دیگه بهش حسودی میکنن..
.
.
بشکن اون بغض لعنتی رو..

ممنون که نشونش دادی ... خیلی وقت بود دنبالش بودم!
بزرگ هم نشد مهم نیست ... همون ستاره کوچولو هم برام زیادیه!

کاش میشد ... :(

... یکشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:40 ق.ظ

تاریکی شبهاست ولی راستش این است
تا دل به چنین شب نزنی نیست سحر نیست!

ستاره ی تو؟... نمی بینی؟... اینهاش دیگه...اینها... ها همون...دیدی؟... دیدی چه نزدیک بود!

بیچاره نیچه! من و تو هم ژرفای تنهاییش رو در نخواهیم یافت!...آخه من و تو هم یه خدای خیلی بزرگ و مهربون داریم که همیشه همراهیمون می کنه!... البته نیچه هم مثل تو که ستارت رو ندیده بودی فقط یه کم حواسش پرت بوده! وگرنه خدا به این بزرگی واسه چی تنهایی!!؟

نه بابا فقط شب شده! همین!... یه کمی صبر کن الان روز میشه می بینی خورشیدت نمرده!

بهاری باشی...

یا به قولی اندکی صبر سحر نزدیک است!

...

ممنونم عزیزم ... اگه دنیا پر بود از آدمهایی که مثل تو امید میدادن دل هیچ کس افسرده نبود! ... ممنونم ...

دلت شاد ...

خزان نوشت چهارشنبه 17 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:10 ب.ظ http://chayesabz.blogsky.com/

تا حرفهاشو ادم نزنه هم سبک نمی شه!

آره ... اما بعضی از حرفها رو نمیشه گفت! همه حرفها که آخه گفتنی نیست!

شایدم بخاطر خودسانسوریم باشه ...

بوسه جمعه 19 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:34 ب.ظ http://www.bose.blogsky.com

سلام دوست من
امیــــــــــد وارم حالت خوب باشه
*************************
غصه نخور مسافر اینجا ما هم غریبیم
از دیدن نور ماه یه عمره بی نصیبیم
فرقی نداره بی تو بهار مون با پاییز
نمی بینی که شعرام همه شدن غم انگیز
غصه نخور مسافر اونجا هوا که بد نیست
اینجا ولی آسمون باریدنم بلد نیست
غصه نخور مسافر فدای قلب تنگت
فدای برق ناز اون چشمای قشنگت
*******************
وبلاگ خیلی خوبی داری
موفق باشی گلم

سلام ...

ممنونم ... زیبا بود. متشکرم ...

دلت شاد ...

سروناز شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 04:35 ب.ظ

سلام خوبی
اون دفعه ای یه عالمه نوشتم ولی ییهو قطع شدم
من میگم هر کسی توی اسمون ستاره داره ستاره تو هم هست فقط بگرد تا پیداش کنی
به قول یکی از دوستام ستاره ای باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد