مســــــــــتانه

هر چه گشتیم در این شهر نبوداهل دلی . . . . . که بداند غم دلتنگی وتنهائی ما

مســــــــــتانه

هر چه گشتیم در این شهر نبوداهل دلی . . . . . که بداند غم دلتنگی وتنهائی ما

نوستالژیا ...

 

از زمزمه دلتنگیم از همهه بیزاریم

نه طاقت خاموشی نه میل سخن داریم

تشویش هزار آیا وسواس هزار اما

یک عمر نمی دیدیم در خویش چه ها داریم

دردا که هدر دادیم آن ذات گرامی را

تیغیم و نمی بریم! ابریم و نمی باریم ...

ما خویش ندانستیم بیداریمان از خواب

گفتند که بیدارید گفتیم که بیداریم

من راه تو را بسته، تو راه مرا بسته

امید رهایی نیست وقتی همه دیواریم...

 

***

 

از دست عزیزان چه بگویم؟ گله ای نیست

گر هم گله ای هست دگر حوصله ای نیست

سرگرم به خود زخم زدن در همه عمرم!

هر لحظه جز این دست مرا مشغله ای نیست ...

 

پ.ن.1 : قسمت سوم پست قبل مثلا پیام بهداشتی بود! دنیا به این قشنگی! زندگی به این شیرینی!!! مگه مغز خر خوردم بخوام خودکشی کنم اونم از نوع تدریجی ...

 

پ.ن.2 : درو دیوار این وبلاگ برام کسالت بار شده! باید یه دستی به سر و گوشش بکشم ...

 

پ.ن.3 : نمی دونم این حس مزخرف چیه که جمعه ها بش دچار میشم؟! اینطور که شنیدم همه گیره ...

 

نظرات 13 + ارسال نظر
چشم تو چشم جمعه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 10:14 ب.ظ

یا خودتو می کشی یا خودم می کشمت !
به همین زودی زدی زیرش ؟
من می خواستم اول با ارثیه ای که بهم میرسه (موبایلت!) یکم حال کنم بعدم از غصه خودمو بکشم بیام پیشت ...
یکم وبلاگ تکونی کنی درست میشه

خوش باشی کارمند

گزینه دو بهتره!
کی؟ من؟!!!
خیالت راحت از من بهت چیزی نمیماسه :))
آره ولی حسش نیست :(

مرسی سرکار!

سروناز جمعه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 10:43 ب.ظ

سلام
ااااا حالا خودکشی هم بد نبودا ااااااااااا به خاطرت یک دقیقه سکوت می کردیم و یه ثانیه عزای عمومی
اره فکر خوبیه کا یه تکونی بهش بدی
جمعه ها روز دلگیریه به خصوص عصر هاش ....

سلام ...
وای چقدر زحمت می کشیدید :))
دارم سعی می کنم!
کاملا درسته ...

ونوس ومحمد شنبه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 02:03 ق.ظ http://zendegimoon.blogsky.com

سلام
عروسی عقب افتاد.پدر محمد تصادف کردو...
به هر حال.این آدرس جدیدمونه.
خوبه که فکر خودکشی تدریجی نداری.آخه ما یه مستانه بیشتر نداریم که.راستی امشب موفق شدم با امین تماس بگیرم.حالش خوب بود.
خوش باشی.

سلام ...

خیلی حالم گرفته گرفته شد :(
ممنون که آدرسو دادی ...
چشم!

مرسی ...

یاسمین(حرفهای یه دختر غمگین شنبه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 09:37 ق.ظ http://rue.blogsky.com

انتخاب شعر فوق العاده بود....
تنوع خیلی خوبه...
من از جمعه ها متنفرم...............
دلت شاد

لطف داری ...
یه زمانی عاشق تنوع بودم!
خیلی دلگیره ...

ممنونم ...

یاسمین(حرفهای یه دختر غمگین شنبه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 08:54 ب.ظ http://rue.blogsky.com

گر بهترین دوستم نیستی لا اقل بهترین دشمنم باش
اگر غمخوارم نیستی لا اقل بزرگترین غمم باش.
هر چه هستی بهترین باش
چون بهترینها همیشه در یاد خواهند ماند
دلت شاد سعید جان

مهتاب یکشنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 07:05 ب.ظ

داره از ابر سیاه خون میچکه
جمعه ها خون جای بارون میچکه
دلم به اندازهء همه دنیا گرفته.......

ای بابا ... چرا؟ البته سوال احمقانه ایه! چون این روزا بهانه کافی واسه گرفتگی دل هست ... امیدوارم زودتر شادی به دلت برگرده ...

پارمیس سه‌شنبه 1 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:44 ق.ظ http://apadana2006.blogsky.com

سلام آقا سعید. خوبین؟ اول اینکه شعر قشنگی بود و دوم اینکه بله دقیقا همه گیره...منم جمعه ها رئ هیچ دوست ندارم...
پست های قبلتونم دیر رسیدم اما خوندم.
موفق و شاد باشید. یا حق.

سلام ...
ممنونم ...
فکر می کردم همه گیر باشه ...
لطف کردین ...

دلت شاد ...

سروناز چهارشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:21 ق.ظ

سلام خوبی
جمعه کیه ؟
خوب حالا نمی شه یه روز دیگه اپ کنی تا اینهمه دلگیر نشی ؟؟
از من یاد بگیر نصف تو ام
اپ کردم ببین چه هوا
خیلی زیاد
خسته می شی اگه بخوای همشو بخونی

amin چهارشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 09:28 ق.ظ http://aminkhaki.com

همه گیر اقا همه گیره .... انگار داری عروج می کنی

عروج؟!

یاسمین(حرفهای یه دختر غمگین پنج‌شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 05:01 ب.ظ http://rue.blogsky.com


آن که از چشم تو انداخت مرا بی تقصیر
چشم دارم به همین درد گرفتار شود...................


کجایی سعید جان

همین جام زیر سایه شما! مشغله روزگار نمیذاره در خدمتتون باشیم ...

نارسیس جمعه 4 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:23 ق.ظ http://pacific.blogsky.com

دقیقا!
هم همه گیره هم واگیر!

واکسن نداره؟ :پی!

سروناز یکشنبه 6 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:07 ق.ظ

سلام خوبی
هنوز اپ نکردی ؟
خوب کاری کردی جمعه ها آپ نکن یه روز خوشگل دیگه آپ کن مثلا چهار شنبه یا هم ۵ شنبه
تا به حال اسم بندر عباس به گوشت نخورده بود ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ای بابا
حتما باید بیای اینجا
خوش میگذره
مخصوصا نوروز
و لب دریا
وایییییی
الانی دلم خواست برم دریا !!!

سلام ... ممنونم.
نه فرصت نمیشه ...

نمیشه! فقط جمعه ها اینجا آپ میشه :))

چرا بابا شنیدم! نرفتم تا حالا!

خوش به حالتون ... عشق دریام!

یاسمین(حرفهای یه دختر غمگین دوشنبه 7 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 09:07 ب.ظ http://rue.blogsky.com

سلام گل پسر
چطوری؟؟کجاییی؟؟
هر جا هیتس روزگار به کام
دلت شاد

سلام یاسمین عزیز ...

ممنون که به یاد ما هستی ...
دلت سبز و بهاری ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد