مســــــــــتانه

هر چه گشتیم در این شهر نبوداهل دلی . . . . . که بداند غم دلتنگی وتنهائی ما

مســــــــــتانه

هر چه گشتیم در این شهر نبوداهل دلی . . . . . که بداند غم دلتنگی وتنهائی ما

زندگی ...

 

* دنیا را بد ساخته اند!
کسی را که دوستش داری٬ تو را دوست ندارد!
و کسی که تو را دوست دارد٬ تو دوستش نداری!
و کسانی که همدیگر را دوست دارند٬ هرگز به هم نمیرسند!
و این رنج است٬
و زندگی این است...

 

این کلام زیبا متعلق به دکتر علی شریعتی هستش ... واقعا اینقدر زیبا گفته که جای هیچ حرفی باقی نذاشته ...

 

* بعضی آدمها یا افکار مثل زباله می مونند. اگه اونها رو زیاد توی ذهنمون نگه داریم ذهنمون رو به گند می کشن ... پس همون بهتر که زودتر خودمون رو از شرشون خلاص کنیم ...

 

* لیاقت! آره این چیزی بود که من نداشتم! و یک دوست خوب رو از دست دادم ... دیگه افسوس هیچ فایده ای نداره چون اون دیگه رفته ...

 

* وقتی کاری از دست آدم بر نمی آد متوسل میشه به خرافات! منم شدم یه آدم خرافاتی و خوشحالم که دی ماه شوم و لعنتی رفت و بهمن ماه اومد ... بهمن ماه منه! امیدوارم اون چیزایی که از دست دادم رو بدست بیارم ...

 

* یه روانپزشک کار درست که توی انگلستان زندگی میکنه برای چند روز اومده ایران ... دربه درشم که پیداش کنم و بلکه بتونه کاری برام بکنه ... محتاج دعاتونم ... من رو از دعای خیرتون محروم نکنید، خیلی سخته بعد 24 سال سرپا بودن آدم یه گوشه خونه بیوفته و هیچ کاری ازش بر نیاد ...

 

دلتون شاد ...

 

نظرات 7 + ارسال نظر
سرود سه‌شنبه 3 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 01:19 ب.ظ http://www.soroodesargardan.blogsky.com

من هم به این رسیدم که زندگی رو بد ساختن اما همه امیدم اینه که یکی از این روزها بفهمم اشتباه کردم. . .

اگه فهمیدی حتما به منم خبر بده ...

خزان نوشت چهارشنبه 4 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 12:16 ب.ظ http://chayesabz.blogsky.com/

شاید نیاز به روان پزشک نبشه. بهترین روان پزشک خود ادمه.
راستی دوست من ٬ کتاب «شفای زندگی» را خوندی؟

شاید ...

نه ... حتما تهیش می کنم ... ممنونم از پیشنهادت .

نارسیس چهارشنبه 4 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 01:50 ب.ظ http://pacific.blogsky.com

آی قربون دستت پیداش کردی به منم قرض میدیش؟! :دی

دنیا را بد ساخته اند!
تو خوب ببینش!

چیو؟ :دی!

میشه؟ کار که نشد نداره!

نارسیس چهارشنبه 4 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 01:54 ب.ظ

همه چیز درست میشه.....

مطمئنم ...

مهرانی... چهارشنبه 4 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 09:24 ب.ظ http://mehranweblog.blogsky.com

بستگی به خودت داره...
یه ایمیل داشتم که میخواستم برات بفرستم .. اما پیداش نکردم....
پسری هم سن و سال خودمون و مثل خودمون.....
فقط دو تا دست و دو تا پا کمتر از ما داره!!!
اما شاید از من و تو موفق تر و شاد تر... !!

کاملا درسته مهران جون ... بستگی به نگاه آدم داره ولی من آدمی هستم که با وجود تمامی امکانات نمی تونم به زندگی نگاه قشنگ کنم و ازش لذت ببرم! اینم یه مریضیه دیگه ...

... پنج‌شنبه 5 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 11:48 ب.ظ

سلام

بهتری؟ این مدت که نبودم همش دعا می کردم وقتی میام چند تا خبر خوب و خوش نوشته باشی اما .......خیلی ناراحت شدم به خاطر خودت ٬ چشمات ٬ دست وپاهات ٬ عشقت ٬ دلت ٬ کارت و غصه های مامانت.
اما باور کن باور کن به جز اولیه و آخریه بقیه مهم نیست!! بسپر به خدا درست میشه !

جوابایی که داده بودی رو حالا خوندم:
دیگه هیچ وقت این جمله ی مسخره ی * هیچکی منو دوست نداره * رو نگو که باورم نمیشه !
و در مورد نفرین کردن مامانم خیالت راحت اول اینکه مامانم اصلا بلد نیست نفرین کنه دومم اینکه من از اون یکی یدونه هام که هر کاری بکنم مهم نیست!!

برات دعا میکنم هنوووووووووووووز !!
بهتر باشی.

سلام ...

فکر کردم اینقدر مزخرفات می نویسم که دیگه بیخیال این وبلاگ شدی!
آره خوبم ... بیخیال غصه که کاری از پیش نمی بره ...

پس شمام یکی یه دونه ای!!! هم دردیم :))

ممنونم ... یک دنیا ممنونم ...

دلت شاد ...

پرنده تنها جمعه 6 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 11:39 ق.ظ http://parande-tanha.blogsky.com

سلامن علیکم

و علیکم السلام ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد