من دیگه خسته شدم بس که چشام بارونیه
پس دلم تا کی فضای غصه رو مهمونیه
من دیگه بسه برام تحمل این همه غم
بسه جنگ بیثمر برای هر زیاد و کم
وقتی فایدهای نداره غصه خوردن واسه چی؟
واسه عشقهای تو خالی ساده مردن واسه چی؟
نمیخوام چوب حراجی رو به قلبم بزنم
نیمخوام گناه بیعشقی بیفته گردنم
خدایا ... ای خدای بزرگ ... آره منم. این پایینو یه نگاه بنداز ... منم خار ترین و ذلیل ترین موجودی که آفریدی، دارم میام پیشت ...
مگه نگفتی عاشق باشید؟ مگه نگفتی تو دلاتون بذر محبت بپاشید؟ پس چرا منو اینقدر عذاب میدی؟ مگه جرم من بجز عاشقی چی بود؟ هان؟...
تاحالا اینقدر حالم بد نبوده ... داری میبینی که بندت داره خرد میشه! داره ذره ذره میشه ... چرا پس کاری نمی کنی؟ خودت رو نشون بده! بیا اینجا ... نذار بسوزم ...
هی با یادت به خودم امید دادم ... هی خودم رو به خریت زدم اما هیچی عوض نشد! می دونی خدا جون حالم ازین بنده های پست و ریاکارت بهم میخوره ...
می دونی همه کارام با اجازه تو بود ولی حالا می خوام بی اجازت از پیش این آدمها برم ...
من از همه چیز این دنیا سیر شدم! دیگه نمی خوام ...
همه عشقهام تبدیل شد به نفرت! ممنونم ای روزگار! من مسافرم ... مسافر جهنم!
خودت که دیدی؟ امروز یکی از همین بنده های نازت بلیط سفرم رو به جهنم مهر و امضا کرد!
آی آدمهای مهربون ... آی عشق من! می دونم یه لکه سیاه و ننگ بودم واستون ... حالا من از میون شماها میرم که پاک و یک دست شید ...
تف به این دنیا ... تف به این آدمهای بد ذات ... تف به این عشق ...
من یکشنبه عازم جهنمم ... نمی تونم بگم دیدار به قیامت چون شما انسانهای پاک و مطهر رو که تو جهنم راه نمیدن! شماها همتون بهشتی هستید ... من فقط جهنمی هستم! ولی با این وجود عذاب جهنم برام قابل قبول تر از عذاب این دنیاس ...
خدا نگهدارتون باشه عزیزانم به احتمال زیاد این پست آخر بود مگر اینکه یه معجزه تو زندگیم پیش بیاد و پروازم کنسل شه...
نمیخوام دربهدره پیچ و خم این جاده شم
واسه آتیش همه یک هیزم آماده شم
یا یه موجود کم و خالیه پرافاده شم
وایسا دنیا! وایسا دنیا، من میخوام پیاده شم
پرواز !
من که شعر نمیخونم !
زودتر از من میری !
نه! مثینکه من ممنوع الخروجم!
بابا سعید بیخییییاااال ... چرا خودتو انقد عذاب میدی ؟ خوشت میادا !! ول کن بابا باور کن این چیزا ارزششو نداره ... دنبال معجزه هم باش معجزه رو خودت باید بسازی ... صدای خدا رو میشنوی ؟؟؟ داره بهت چیمیگه ؟؟؟ حتما میگه بنده ی بیچاره ی من این عقلتو دادم واسه همین موقع ها دیگه ... ماهام که دیگه هیچی نمیفهمیم از این چیزا !!!
منم دارم میرم تا تابستون ... دلم میخواست ازت خبر داشته باشم ... حالا حالا ها هستی پیش ماها ... حالا از بچه ها حالتو میپرسم ... امیدوارم خوب خوب شده باشی ... میدونم میشی به خودت فرصت بده ... عجله نکن ... این یه قلمو خواهش میکنم گوش کن ... ممنونم.
ممنونم از راهنماییت ...
چی میگی؟من نگرفتم.
هیچی ... یه سری مزخرف بود!
سلام اقاسعید
من تازه اومدم زبون ادما رویاد بگیرم تصادفی رسیدم اینجا
حالا با خاطر ما هم که شده فعلا بمون ببینم چی میگی.اگه
تونستی دم در یه سری هم بمن بزن .منتظرتم
حالا ببینیم. یاحق
یا حق ...
سعید!!!!!!!!!!!!
چی میگی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دیوونه شدی ؟! به خدا منم از تو بهتر نیستم اما این حرفو نزن
نکنه کار اشتباهی انجام بدی
هممون تنهاییم
من
تو
حتی همونا که تنهامون گذاشتن
اما گاهی باید ایستاد و تماشا کرد
سوختنشونو دید
....
من بازم منتظرتم
دلت شاد
آخ گفتی ... اگه به عمرم قد بده و بتونم سوختنشونو ببینم ...
ممنونم ...
پاشو یه سر بیا پیشم آدمت کنم! تو نصیحت لازم شدی. باید یکم باهات حرف بزنم بازم مثینکه رفتی تو فاز سال ۷۹ منتظرتم ها لوس بازی در نیاری ...
کاش همون سال ۷۹ تمومش کرده بودم ... کاش ...
تو اون سعید که من می شناختم نیستی. اون سعید خیلی محکمتر از این حرفا بود اون سعید به این راحتی خودش رو نمی باخت. سعید می دونی داری چیکار می کنی؟ محکم باش پسر. دنیا که به آخر نرسیده.
آره ... راست میگی ...
سلام آقا سعید !
....
درباره ی خدا زود قضاوت کردی !... بلیطت که سوخت یاد این حرف بیفت که منصف ترین و مهربون ترین اونیه که تو الان خیال میکنی دوستت نداره و فراموشت کرده ... دیگه هیچی نمیگم تا خودت با چشمای خودت همونایی که این روزا اذیتت میکنه ببینی ... و باچشمای دلت به اون حقیقت که میگه خدا بزرگترین و نزدیکترینه به خودمون پی ببری .
مریم همونی که منتظر لطف و مهربونی خداست !
سلام ...
بلیطم سوخت! بازم پیش بینی شما درست از آب درومد! ...
انتظار لازم نداره ... ثانیه ثانیه سرشار از لطف و مهربونی خداست ...
عجب... !!!
سلام ....
شوخی شوخی جدی شد ؟
می تونم بپرسم منظورت از جهنم کجاس ؟
دعا میکنم اگه به نفعت نیست خیلی زودتر کنسل بشه ...
سلام ...
جهنم یه جاییه تو اون دنیا!
کنسل شد! ممنونم!
سعید!!!
اگه حرف خودتو قبول داری.. که جهنم عذابه اینجا هم عذاب!پس زیاد به فکر پرواز نباش!
اونم پرواز یه سره...
بمون و جدا از اون بنده های ناز باش!!!!
الان دیگه جدا از همه هستم ... تنهای تنها!
هیشکی را زورکی جهنم هم راه نمی دن. مستانه ها جهنم هم که برن ٬ شعله ها را به خاموشی می کشونند!
قطار زندگی هم هر وقت خودش بدونه پیادمون می کنه. عجله نکن مسافر دل شکسته.
چه کلام پخته ای ...
سلام
چه بانمک مینویسی :)
من عاشق این نوشته هاتم.:.:.
موفق باشی گلم :*
سلام ...
چشماتون با نمک می بینه :))
خوشحالم یکی خوشش اومده!
دلت شاد ...
من احساست رو درک میکنم.آدم بعضی وقتا طاقتش تموم میشه.اما عاشق یعنی همین.یعنی سختی بکشی و دم نزنی.نشنیدی هرچه از دوست رسد نیکوست؟نشنیدی اگر تو زخم زنی به که دیگری مرهم؟سعید جان فکر کن ببین واقعاْ یه عاشق چطوری رفتار میکنه؟بعد رفتار خودتم ببین.مطمئنم دفعهء دیگه نوشتههای یه عاشق واقعی و امیدوار رو اینجا میخونم.موفق باشی.
ممنونم از راهنماییت ...