"من با تمام سرعتی که می توانستم رکاب زدم، مثل اینکه از اشتیاق، از معصومیت و از او فرار می کردم.
مدتها گذشت و من عاشق زنان زیادی شدم و هنگامی که آنها به من نزدیک می شدند و مرا در بر می گرفتند می پرسیدند که آیا همواره آنان را به خاطر خواهم داشت و من می گفتم : آری، در خاطرم خواهید ماند.
اما تنها کسی را که هرگز فراموش نکردم و در خاطرم ماند کسی بود که هرگز این سوال را نپرسید ..."
آره
حق با توه
مرسی!
سلام
آره دیگه به این میگن قانون طبیعت (:
خوش بمانید (;
سلام
یو تو ... ؛)
سلام
بنا فورچونا سینیورا مالنا
تنها دیالوگ واقعی آنها پس
بنا فورچونا سینیور سعید
راستی لینکه نقشه ها رو برام اس.ام.اس نماااااااااا
مرسی
سلام ...
بنا فورچونا سینیور محسن! سالواتوره محسن!
هرگز نپرسید و هرگز نیامد و هرگز نماند!
آدم ها میتوانند خاص باشند...
مثل یک تکه مروارید توی دریا...
ایول ...
من به روز کردم خوشحال میشم بیای پیشم و یه دونه
از اون نظرای خوشگلتو برام بذاری [گل][قلب]
چـــــشم ...
آه....
سلام....
نمیدونم چه حکمتی تو این سکوت ـ ... هست که اینطوری آدمو داغون می کنه!
البته دو حالت برا سکوت هست. یا طرف عاشقه و از شدت عشق هیچی نمی گه یا هیچ حسی نداره. و تمیز دادن بین این دو حالت کار حضرت فیله! (طبق معمول جو منو گرفت. سگ آدمو بگیره ولی ...)
شاد باشی پسرم....
سلام ...
حالا حضرت فیل رو از کجا بیارم؟! :)))
شما هم ...
سلام.....
همیشه همین طور بوده و خواهد بود.!!!!!!!
سلام ...
چی داداش ... میبینم که تو هم دلسوخته ای داداش!
دوست خوبم سلام
هر روز
درهوای تو بیدار می شوم
چشمان مضطربم را که خیس خیس
از خوابهای پریشانی منند
با دستهای خسته خود لمس می کنم
دستم جوانه می زند و
باز این تویی
آن رویش نجیب
که در من بهانه داشت
من با سلام تو آغاز می شوم
من با شروع دلهره
تکرار می شوم
بر من ببار
هر چه که خواهی
هر آنچه هست
از من دریغ مکن
تو باران شو و ببار
من تشنه ام
کویر ترک خورده
باغ بی بهار
در من جوانه بزن
باغ شو، باغ ، باغ
ای دیدنت بهانه بودن !
عبورکن
از دشت فاصله تا باغ زندگی
ای خواهش نگاه خسته من !
رویش نجیب !
در من شروع کن
رویش صدها جوانه را
منتظر قدمهای سبزت هستم
سبز باشی و پایدار
سلام ...
مرسی که صبحا در هوای من بیدار میشی :)) و مرسی از کپی پیستت!
ایکبیری تو دوچرخه سواری بلدی آخه ؟! D:
روحش شاد و یادش گرامی باد !
بپیچ بابا! تو هنوز نمی دونی اونی که رکاب میزنن دویست و شیشه نه دوچرخه!
روحت شاد!
فکر میکنی درسته ؟
من فکر میکنم دور از جون شما ما انسانهای احمق یاد گرفتیم که به چیزی تمایل داشته باشیم که از ما فرار می کنه .
البته کاملا متوجه شدم که منظور متنت چیز دیگه ای هست اما این حقیقت هم توش نهفته ست .
درست یا غلط بودش رو شما باید تشخیص بدین ... من می نویسم تا نظر شما رو بدنم ...
همه ی خانوم بازا مثل تو هستن ؟.. یا فقط بعضیاشون ؟
بعضیاشون اینجوری احساساتین!
آخه من خانوم بازم یا .... دهن منو وا نکن مهندس ...
چه جلبه ها ؟
مرسی! :))
سلام
من به روز کردم
دوست داری که میدونم دوست داری یه سری به من بزن [چشمک]
سلام٬ بابای دیروزتون مبارک D:
سلام ... مرسی!