سلام! من برگشتم! کمتر از یک ماه شد ولی خوب ... چند ساله تو ماه بهمن اوضاع احوال روحی ما آشفته میشه و خواستم منتقلش نکنم توی وبلاگ ... مردم که گناه نکردن از ما انرژی منفی دریافت کنن! خدمت اون دوستانی هم که خیال کرده بودن درو بستم که برم درس بخونم فقط میتونم بگم زهی خیال باطل!
آنقدر مرده ام که هیچ چیز نمی تواند مردنم را ثابت کند
و آنقدر از این دنیا سیرم که روز مر گم را جشن می گیرم
و اگر این دنیا رو دوست می داشتم رو تولدم نمی گریستم
(این چیزایی که گفتم هیچ دلیلی بر ناشکری نیست! چون طبق تجربه فهمیدم همیشه بدتری هم وجود داره! پس شکر ...)
------------------
صنف قنادها! دست شما درد نکنه... با این حرکتی که زدید خارومادر دانمارک رو یکی کردید و ضربه سختی به دانمارک زدید و به اونها فهموندید کار اشتباهی کردن! طبق آخرین اخبار توی دانمارک بخاطر این حرکت شما عزای عمومی اعلام شد ...
خدایی احمق تر از این صنف دیدید؟! حالا اسم شیرینی دانمارکیه! چه ربطی به دانمارک داره؟ مثلا شیرینی ناپلئونی مال فک و فامیلهای ناپلئونه؟؟؟
پس زین پس بجای واژه غریب و منحوس شیرینی دانمارکی بگویید شیرینی گل محمدی!
"خودمون با دست خودمون تمام هویتمون رو میدیم دست اجنبی که به استهزا بکشدمون ..."
------------------
من در شبهای محرم
جوانی دیدم سیاه پوش
شماره میداد!
بوی الکل هم میداد!
پسری در فکر مکان بود ...
و دویست و شیشی دودی
شیشه هایش بخار گرفته
و نگاه شیطانی که رد شد ...
و ما چقدر عزادار بودیم!!!
------------------
گرگه میره در خونه شنگول و منگول در میزنه میگه منم منم مادرتون! علف آوردم براتون ...
خرسه میاد درو باز می کنه و میگه : آخه پدر نامرد، بزبزقندی 5 ساله که ازینجا رفته! چرا دست از سرما بر نمی داری؟! ول کن نیستی؟؟؟
-----------------
شاد باشید ...
سلام. منو که فراموش نکردی ؟ شنگول و منگول کجا رفتن؟
هوووو خره ! .. با این ۲ هفته که موندی می تونی ۱ سال رو بخری ! .. اعصاب سیخی چنده ! ..
لبته اگه منم کارت ژایان خدمت تو جیبم بود ... دایی ام هم یه جاهای خوب مشغول بود ... پسر حاجی هم بودم .. وان خونمون هم اندازه اتاق خواب بعضیا بود دنبال فوق نمی رفتم که D:
از قدیم گفتن احترام امامزاده رو متولیش داره ... ما به خودمونم رحم نمی کنیم .. توقع داریم بقیه ما رو حلوا حلوا کنن !
ای توی روح آن پسر سیاه پوش .. مشکی رنگ عشقه داداش !
اونوقت به من میگه جک تکراریه قدیمی میگم ! .. D:
خوشت باشه !
خجالت نمی کشی؟! میخوای آبروی خانواده رو ببری دیگه :))
نه بابا؟!
ما هم خیلی عزادار بودیم .
تو چرا با این جکهای تکراریت دست از سرما بر نمی داری؟!
سلام اقا سعید.
مثل اینکه طاقت نیاوردین و زودتر برگشتین.به سلامتی:دی
چقدر اماره سیگاری ها بالا رفته(سوت)
بابا یه ۲ سال دیگه هم دندون رو جیگر بزارین واسه فوق؟!!
واقعا همه بیش از حد عذادار بودن؟؟
ایوللاه!
ها ای استهزا که گفتی یعنی چه؟
بیا یه وبلاگ دسته جمعی بزنیم . نظرت چیه؟
فففففددددداااااات
فکر کنم همه روز تولدشون گریه کنن!
خوب بقیش؟!
راستی منم پایه این وبلاگ گروهیه هستما ...
سلام ...آخی نبینیم شما گرفتاری داشته باشیدااا
به حق صاحب این ماه امیدوارم مشکلات همه حل شه..
شیرینی گل محمدی هم که دیگه آخرشه!!!!!!!!
سلام
مطالب زیادی رو در این پست مطرح کرده بودی که هر کدام می توانست به عنوان یک موضوع جداگانه مورد بحث قرار گیرد.
سعی می کنم درباره هر کدام چند کلمه ای بنویسم...
اول از همه درباره انرژی منفی... من با شما موافقم. هرچند آخرین مطلب من به نوعی است تنها و تنها انرژی منفی پخش می کند. اما گاهی به جایی می رسیم که دیگر طاقت نمی آوریم و این نوشتن ها کمی و البته کمی ما را آرام می کند. اما حق با شماست. باید سعی کرد تا به دیگران انرژی مثبت داد.
در مورد قنادی ها هم با شما موافقم. البته شاید این کار تنها راه این صنف برای نشان دادن مخالفتشان برعلیه دانمارک بوده....
در مورد محرم هم باید بگویم که متاسفانه این واقعیتی است که هرساله شاهد آن هستیم و سال به سال هم بدتر می شود. نمیدانم چه عاملی در این جامعه اسلامی!!! باعث شده تا جوانان ما دین گریز بشوند و محرم و به خصوص تاسوعا و عاشورا به شکلی درآید که حتی از ولنتاین و برخی جشن های دیگر نیز پرطرفدار تر شود.
به هر حال متاسفم.
از بلاگفا با توام منتها نظر نمی دادم
ولی دیگه دلم نیومد نظر ندم
راستی من لینک تو رو تو وبلاگم گذاشتم و هم در پیوندهایم
در چشمان سیاه منتظرت هستم!!!
راستی افتخار می کنم که لوگوی تو در وبلاگم می باشد.