مســــــــــتانه

هر چه گشتیم در این شهر نبوداهل دلی . . . . . که بداند غم دلتنگی وتنهائی ما

مســــــــــتانه

هر چه گشتیم در این شهر نبوداهل دلی . . . . . که بداند غم دلتنگی وتنهائی ما

ساعت ...

احساس گرمای نفسهات توی غروب سرد زمستونی میتونه شاخه های خشکیده رو جوون کنه ...

 

------------------------

 

داشتم از سر بیکاری در و دیوارو نگاه میکردم بلکه یه چیزی پیدا شه سرم رو باهاش گرم کنم که نگاهم به ساعت افتاد و کنار دستش یه تقویم رومیزی ...

 

واقعا تو زندگی ازین دو تا حالم بهم میخوره! چیزایی که آدم رو مجبور به باید و نباید ها میکنه ... وقتی ساعت زنگ میزنه مجبوری بیدار شی و یا سر یه ساعت مقرر موظف به انجام کاری هستی ... مشکلم هم این نیست که آدم نامنظمی هستم یا به قول خارجکی ها on Time نیستم! نه مشکل جای دیگس ...

 

وقتی زمان میگذره و روز عوض عوض میشه مجبوری که یه روز تازه رو شروع کنی ... کسی هم کاری نداره که تو توی امروز که همون فردای دیروزه و همون دیروز فرداست! کار جدیدی داری بکنی یا همون تکرار مکرراته؟!!! مثل یه روبات با یه الگوریتم ثابت صبحت رو شب میکنی یا نه؟

توی روزات دل هم جا و نقشی داره؟ عشق و احساس هنوز زندست ؟؟؟

چند تا صبح شده که بیدار شی ، بلند شی بری کنار پنجره یه نفس عمیق بکشی ( البته اگه از آلودگی هوا نمردی) و با امید این روز جدید رو شروع کنی؟

 

یا من خیلی تعطیل شدم که نه امیدی دارم نه عشقی ، نه احساسی یا اصولا شرایط حاکم جامعه ماشینی مارو اینجوری کرده! فکر کنم نقص فنی از خودم باشه ... حالا کجا لوازم یدکیمو پیداکنم؟؟؟!

 

 

----------------------

 

ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست؟

مدرک لیسانسم اینجاست ولی کار کجاست؟

 

هر کجایی که من مدرک خود را بردم

پاسخ این بود که یک پارتی پولدار کجاست؟

 

روز و شب هر چه دویدم پی همسر گفتند:

از برای چو تویی همسر و غمخوار کجاست؟

 

پدر دختره تا دید مرا با فریاد

گفت : اوٌل تو بگو درهم و دینار کجاست؟

 

شرمنده اگه تکراری بود ...

 

-----------------------

 

پ.ن. : درمورد مطلب قبل ابتدای پست مناظره ای بین بنده حقیر و گربه محل بود! من تشکر میکنم که یک هفته فکرای بد بد کردید ... خیلی منحرفید!

 

شاد باشید و سلامت ... باقی بقایتان ...

 

نظرات 14 + ارسال نظر
بانمک جمعه 16 دی‌ماه سال 1384 ساعت 11:29 ب.ظ http://www.banamak.blogsky.com

سعید جان سلام
خسته نباشی
وبلاگت خیلی قشنگه فقط عکس های جذاب کم داره
به من هم سر بزن خوشحال میشوم
ممنون
تا بعد...
راستی حیف نیست تو یک چنین وبلاگ زیبایی جایی برای لینک من نباشه؟
ممنون

سلام عزیز برادر ...

سلامت باشی ...
حق با شماست ولی چون زمان لود شدن وبلاگ رو بالا می بره بیخیالش شدم ...

خیلی حیفه! حتما لینکت میره تو لینک باکس ...
قربانت .

کیمیانت جمعه 16 دی‌ماه سال 1384 ساعت 11:49 ب.ظ http://kimiyanet.blogfa.com

دوست گرامی : با تشکر از وبلاگ خوبت .
اگر به کارت اینترنت احتیاج داشتی یک سری هم به ما بزن ! با یکبار امتحان ، همیشه کیمیانت را انتخاب میکنید.
لذت اتصال پرسرعت56K، ارزان، بدون اشغال ، با پشتیبانی 24 ساعته و امکان فعال سازی VPN را تجربه کنید. با سرویس VPN برای همیشه از شر فیلتر راحت شوید.

باشه!

آتنا جمعه 16 دی‌ماه سال 1384 ساعت 11:53 ب.ظ http://www.partenon.blogsky.com

دوست من سلام
ستاره ها را دوست دارم.

زیرا که شب را روشن می کنند.

تا تو را در خاطر من زنده کنند.

موفق باشی

به روز شدم سر بزن تا بعد سبز باشی و پایدار


زیبا بود ...

سیاوش (غروب آسمان) شنبه 17 دی‌ماه سال 1384 ساعت 04:11 ب.ظ http://www.eveningsky.persianblog.com

سلام . خوبی . من اولین بار اینجا میام . . . عزیز نقص از شما نیست ولی همینه دیگه باید ساخت . . . من خواستم نسازمو بجنگم حالمو گرفت . پس زیاد بهش فکر نکن . . . موفق باشی

چشم! زیاد فکر نمی کنم ؛)

شاد باشی ...

رز آبی شنبه 17 دی‌ماه سال 1384 ساعت 07:36 ب.ظ

سلام ٬ کفیز ؟

من بد فک نکردم p: این بند اول هم مناظره شوما با خورشید خانومه حتما D:

ببین چه به روز جوونای این مرز و بوم آوردن ... این دستش هم مثل اون دستش بشه باعث و بانیش "-:

دشمنت با کل فک و فامیلاش شرمنده (:

مرسی (: موفق باشی (:

چوخ ممنون ...

نه اشتباه کردی :)) مناظره من با دختر همسایس! =))

ایشالا!

آهان! یعنی تکراری بود!

شاد باشی ...

sogol شنبه 17 دی‌ماه سال 1384 ساعت 08:25 ب.ظ http://guilty.blogsky.com

salam eyval weblog e bahali dary be manam sar bezan khoshhal misham bye

رو چشمم ...

پرنده تنها شنبه 17 دی‌ماه سال 1384 ساعت 09:31 ب.ظ http://parande-tanha.blogsky.com

!

چیه داداش؟!! تعجب داره؟!

مهدی یکشنبه 18 دی‌ماه سال 1384 ساعت 06:35 ب.ظ http://www.gereftedel.blogfa.com

سلام
شیطون هستی هاااااااااا

سلام ...

کجاشو دیدی! حالا که پیر شدم :))

یه دل کوچولو یکشنبه 18 دی‌ماه سال 1384 ساعت 09:07 ب.ظ http://chibegam.blogfa.com

سلام اقا سعید...ای بابا.این که مشکل همست..منم از اینکه هر روز باید کارای تکراری انجام بدم خسته شدم..همیشه تنوع رو دوست دارم..به هر حال باید یه جورایی خودمون رو سرگرم کنیم..
راستی از اشناییتون خوشبختم همشهری:دی
موفق باشین بابای

حالا شما از کجا فهمیدی ما همشهری هستیم! :دی

منم خوشبختم ...

شاد باشی ...

Deadman دوشنبه 19 دی‌ماه سال 1384 ساعت 08:42 ق.ظ

سلام سعید جان
اگه یه راهی برای جلو گیری از روزهای تکراری پیدا کردی به منم یاد بده!!!

پیدا کردم!
پول وده! پول زور وده تا بگم ...

نازلی دوشنبه 19 دی‌ماه سال 1384 ساعت 03:51 ب.ظ http://nazli13793.blogfa.com

یه وقت هایی کلی غر می زنیم که زندگی تکراریه بعد یهو یه اتفاقی می افته که می گیم آخه چقدر هیجان دلم برای آرامش تنگ شده

اینم حرفیه ... کاملا درسته ...

امیر دوشنبه 19 دی‌ماه سال 1384 ساعت 08:09 ب.ظ http://pws.blogsky.com

شب است و گیتی غرق در سیاهی شب بلند است و سیاهی پایدار ، ولی باور به نور و روشنایی است ، که شام تیره ما را ، از تاریکی می رهاند و از دل شبهای زمستان سرد ، جشن مهر و روشنایی به ما ارمغان می رساند تیرگی هاتان در دل نور خاموش باد ، شب را به نور قرنها قدمت جاری نگه داریم . .
سلام مهربون ، زیبا می نویسی... با فکری زیباتر... با دیدی متفاوت از بقیه.
از اینکه خواننده وبلاگت هستم بسیار خوشحالم.
من هم آپ کردم به منم سربزنید
موفق باشید

ذهن زیبای شماست که همه چیو زیبا میبینه ...

ممنون ...

نارسیس دوشنبه 19 دی‌ماه سال 1384 ساعت 08:33 ب.ظ http://pacific.blogsky.com

دفعه قبل که اول پست پایین و خوندم هاج و واج موندم!!
اصلا انتظار نداشتم آخه!!!!

پس سعی کن ازین به بعد با آمادگی قبلی وارد وبلاگ شی =))

بی دل چهارشنبه 21 دی‌ماه سال 1384 ساعت 01:33 ق.ظ http://harimedel.persianblog.com

سلام... لذت بردم... عید قربان بر شما مبارک باد...

عید شما هم مبارک ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد