مســــــــــتانه
هر چه گشتیم در این شهر نبوداهل دلی . . . . . که بداند غم دلتنگی وتنهائی مامســــــــــتانه
هر چه گشتیم در این شهر نبوداهل دلی . . . . . که بداند غم دلتنگی وتنهائی مادرباره من
پیوندها
جدیدترین یادداشتها
همهبایگانی
- دی 1388 1
- فروردین 1388 2
- دی 1387 1
- آذر 1387 3
- آبان 1387 3
- مهر 1387 4
- شهریور 1387 4
- مرداد 1387 1
- تیر 1387 1
- خرداد 1387 3
- فروردین 1387 2
- اسفند 1386 1
- بهمن 1386 1
- دی 1386 1
- آذر 1386 1
- آبان 1386 2
- مهر 1386 2
- شهریور 1386 2
- مرداد 1386 4
- تیر 1386 5
- خرداد 1386 4
- اردیبهشت 1386 4
- فروردین 1386 5
- اسفند 1385 4
- بهمن 1385 8
- دی 1385 8
- آذر 1385 8
- آبان 1385 4
- مهر 1385 4
- شهریور 1385 3
- مرداد 1385 3
- تیر 1385 3
- خرداد 1385 2
- اردیبهشت 1385 5
- فروردین 1385 3
- اسفند 1384 3
- بهمن 1384 3
- دی 1384 5
- آذر 1384 3
- آبان 1384 2
- خرداد 1384 2
- اردیبهشت 1384 5
- فروردین 1384 3
- اسفند 1383 2
وبلاگ ...
راستی من چرا زدم تو خط وبلاگ؟ چرا شروع به نوشتن کردم؟ برای محبوبیت؟!! برای شهرت؟!! برای درد و دل کردن و خالی کردن فکر و احساسم؟!!
واقعا این اراجیف من خوندن داره؟ یا این عده ای که میان ونظر می دن از روی مرام یا رودرواسی یا ادای حق دوستی هستش!
یکی گفت : تا حالا اصلا به این فکر کردی که چرندیاتی که می نویسی روی خواننده هات چه اثری داره؟ اگه روشون تاثیر بد بذاره و یه فکر اشتباه و غلط رو تو ذهنشون جا بده چی؟ شاید بتونه مسیر زندگیشون رو عوض کنه!
خندیدم و گفتم : زیادی وبلاگ من رو جدی گرفتی!!! بعدش اون فقط ماهوارس که رو مردم تاثیر بد میذاره!
اینم از یه جا خوندم (بازم یادم نمی آد از کجا بود)
در تمام طول وبلاگ داشتنم به تمام دوستان سر می زدم بدون اینکه مطالبشونو بخونم صفحه نظر خواهی رو باز می کردم و می نوشتم : خیلی توپ بود .....عالی بود ......قشنگ می نویسی .... وبلاگ زیبایی داری!
تا اینکه یه روزی تصمیم گرفتم در وبلاگم رو برای همیشه تخته کنم .... به عنوان آخرین مطلب قضیه رو اعتراف کردم و از همه بخاطر اینکار معذرت خواستم .... فکر می کنی تو نظر خواهیم چی دیدم ؟ خیلیا نوشته بودن : بسیار عالی بود.... پسر توپ می نویسی! عجب وبلاگ با حالی داری!
حالا شما برای چی می نویسید؟
-------------------------------
من از تمامی دوستانی که بخاطر پست گذشتم برای من کمکهای مالی و جنسی و معرفی نامه کمیته امداد فرستادند تشکر می کنم! والله به خدا ما دیگه در این حدود نیستیم!
-------------------------------
کاش می آورد مستی، هر حرامی چون شراب
آن زمان معلوم می شد در جهان هشیار کیست!؟
-------------------------------
اینم با اجازه از طرفداران و خود استاد سیاوش ...
من میگم حالا بسوزم یا که با غصه بسازم ؟
تو میگی فرقی نداره من که چیزی نمی بازم!
من می گم اینجارو باختی عمری که رفته نمی آد ...
تو می گی مرتیکه پدر سوخته برو گمشو دیگه! مگه خودت خار مادر نداری!؟وا !!!!
---------------------------------
سلامت،سعادت و موفقیت شما آرزوی ماست ... مستانه
سلام........
خوفی.......؟
وبلاگ زیبایی داری........
متنت هم قشنگ بود.........
در کل وبلاگ زیبایی داری.............
دلت همیشه آبی باشه.........
علی یارت.......
دانیال........
مرسی
قرمز بهتره!
وا اول که نشدم :(
نه از شکل بی ام و ها خوشم نمیاد :)))
من بلاگ می نویسم تا ابراز وجودی کرده باشم :) بی شوخی بلاگ برا من یه چیزی تو مایه های سرگرمی و بی خیال شدن از درد و مرض های دنیاس ... وختی می نویسم ... خود به خوب همش تو سر و کله این و اون زدن در میاد که این برام یه جور خنک کنندس ... کمبود تو سر و کله زدن دارم از وختی مستضعف شدم و داداشام رفتن ... دیگه خیلی چیزای دیگه که یادم نیس :) ... بابا می نویسم دیگه چرا سوالای سخ سخ می کنی :D
خوش باشی و رامسر :)
آدم باید تو زندگی اول شه نه تو این وبلاگ باقالی من!:))
خب بابا چرا دعوا می کنی!بنویس ! اینکه زدن نداره!
مرسی ...
آفرین ٬ سوت ٬ کف ....
ذوق مرگ شدم دیدم بعد ارسال نظر اینجا هنوزم هس برام :))
من این عمو سیاوش رو دوس می داشتم ولی از وختی بیگرافیش و کاراش تو لندن اومد دستم دیگه طلاقش دادم ٬ پسر بدیه ...
این جمله آخر هم منو یاد پاک وش انداخت :))
آره دیگه تکنلژی همینه دیگه! :))
حالا خوبه یاد پاک وش افتادی!
اولندش که این آهنگای وبلاگت همیشه یه آهی از ما می کشه که ........... حالا اگه آب چشامونو در نیاره خیلیه !
تازشم ...
تازشم .. توپ بود .....عالی بود ......قشنگ می نویسی .... وبلاگ زیبایی داری!
داداش کمکهای مالی رو بده من .. رد نکنیا !!!
میبینم که شعرای سنگین کار می کنی !
من میگم آخه دلم بود اون که افتاده به خاکه ...
خوش باشی
قابلی نداره!
خودتی ...
من خودم ته نیازمندم! حالا بیام کمکها رو به تو بدم :)))
چیکار دیگه داداش... چییییی داداش؟
ورش نداری دیگه! کثیفه ...
آقا اون بخش وبلاگه که تعریف کردی خیلی باحال بود (:
صبح به خیر
قابلی نداشت سپیده جون :)))
شب بخیر
اولندش سلام
دومندش وبلاگت توپعالی و از همون چیزایی که خودت نوشتی بود.
سومدش بابا مهندس، چی میگی ا یه روز وبلاگ ننویسی من میمیرم و از این جور حرفای رمانتیک.(:
چهارمندش یه سرم به وبلاگگ ما بزن از رو مرام
پنجمندش بابا دخل سیاوش رو در آوردی حالا چرا عصبانی میشی؟
هفتمندش، ششمیش رو نمیشه اینجا گفت به خودت باید بگم
شاد باشی
آقا من هر روز به وبلاگ شما سر می زنم! ولی نمی دونم چرا هی پستهای قبل ترت رو نشون میده :(((
پس یه قرار بذار حضورا در خدمت باشیم!
خودتی ...
ما بلاگ می نویسیم چون می خواهیم دوستان تازه پیدا کنیم! تا روابط اجتماعی مان بهتر شود هر چند خون ما از دیگران رنگین تر است اما به این جماعت رعیت هم اجازه می دهیم وارد گوشه ای از زندگی ما شوند ... به قول داداشم اینا :
من وبلاگ دارم پس هستم!
قابلی نداشت تو هم روزی اشراف زاده بودی ...
هشیاری وجود نداره! همه مستیم ...
ایول!
بازم ایول به داداشت!
آهان از اون نظر!
مستیم و شکستیم ... (حالا کی پول شیشه رو میده؟)
سلامم...والا من برای دل خودم می نویسم.خدایی خیلی جالب می نویسی :دی
حالا شما هم نقطه ضعف مارو پیدا کردیدا! هی تعریف کنید! :))
/// زیباست و لطیف همچون بهار ///
تو خود بهاری ....
سلام رفیق جان
این یه مدل از اونایی که گفتی به نظر من به نظر تو چی با مرام
دمت گرم حرف دل مارو زدی
(خوفی.......؟
وبلاگ زیبایی داری........
متنت هم قشنگ بود.........
در کل وبلاگ زیبایی داری.............
دلت همیشه آبی باشه.........
علی یارت.......
دانیال........)
آره به نظرم!
من نوکرتم ...
من خلیلی از این کامنتای توپ می نویسی حرس می خورم ..
حرص نخور!
مثل من سرطان اعصاب می گیری ها!
بلاگت هرچی باشه من اینجا احساس آرامش می کنم !!
حالام که حوصله هیچ کس رو نداشتم !!! نمی دونم چرا کشیده شدم اینجا !! موفق باشی و همیشه سبز ( بوس )
الهی شکر!
نظر لطفتونه ... ما هم به عشق شما خوانندگان خوش ذوق فقط می نویسیم! (شد مثل برنامه های رادیویی! :))) )
سلا
من نرفتم.p:
الهی شکر!
فقط خواستی مارو دق بدی؟؟؟؟
سلام صابخونه
برم بخونم این وبلاگ چیه رفتی سراغش
موفق باشی
سلام از ماست ...
خوش امدید ... بفرمایید تو دم در بده!
سلام.. خفنی آپ میکنی مهندس....
ما خودمونم خفنیم داداش!
سلام.......خیلی عالی بود!!!!!!!چه زیبا!!!!!!
راست میگی منم خیلی ناراحت میشم وقتی کسی که میاد تو وبلاگم و میگه به به چه مطلب زیبایی.........موفق باشید.......بعد نخونده نظر میده
آخرشم میپرسه مگه شما اهل کجایید!!!!!!!؟؟؟؟؟؟(چشمک)
شوخی کردم
مثل همیشه عالی و زیبا و جذاب
عصر بخیر مهندس
بای
شما از کجا فهمیدی من مهندسم؟
اون سوال مگه شما اهل کجایید رو بخاطر سرطان اعصابم پرسیدم! چون حافظه ام از دست رفته ...
مرسی
من می نوشتم کاغذام تموم شد وبلاگ نوشتم. اینم تموم شه می رم می میرم لابد. مگه اینکه تا اون موقع یکی یه چیز دیگه برا نوشتن ما کشف کنه
نه این حالا حالا ها تموم نمی شه!
سلام.خیلی وقته پیدات نیست.هر جا هستی شاد باشی:)
ارزوی من هم موفقیت شماست:)
کم سعادتی از ماست!
حتما خدمت می رسیم!
ممنون ...
نمیدونم وبلاگ چه پدیده ای هست ....اما میدونم که ماها نه اول میدونستیم وبلاگ چیه نه الان میدونیم ...فقط به صورت تجربی یاد گرفتیم که چطوری برای رفع نیاز های خودمون ازش استفاده کنیم ....بد نیست یه وقتی بزاریم و با حضور تمامی بلاگر های دانشکده قضیه رو تحلیل کنیم
مثل بقیه چیزا که تجربی بهش رسیدیم!
پایتم هزارررررر تا! تحلیل کنیم ....