مســــــــــتانه

هر چه گشتیم در این شهر نبوداهل دلی . . . . . که بداند غم دلتنگی وتنهائی ما

مســــــــــتانه

هر چه گشتیم در این شهر نبوداهل دلی . . . . . که بداند غم دلتنگی وتنهائی ما

تخم شکنون ...

 

یه زمانی تو کار بازیافت زباله بودم! یعنی چی؟ یعنی اینکه می نشستم ساعتها خاطرات گذشته رو مرور می کردم! آخه اینم شد کار؟

الان دیگه تا میرم تو فاز مرور خاطرات چند تا فحش آبدار به خودم و روزگار و ... میدم و بیخیال می شم!

 

 

---------------------

 

نمی دونم شما به چشم زخم اعتقاد دارید یا نه؟ ولی ما خانوادگی خیلی اعتقاد داریم ... یکی از پسرهای فامیل یه مریضی خفنی گرفته بود و من بازم افاضات کردم و گفتم چشم خوردی! (البته ما خیلی چشم می خوریم! بسکه خوشگل و خوشتیپیم! (ارواح شیکممون!)). خلاصه برای رفع چشم به مادر بزرگ مراجعه کردیم که در چنین مواقعی تخم مرغ میشکونه که مراسمی سراسر هیجانه! امیدوارم که این مراسم رو دیده باشید ولی اگر هم ندیدید یه توضیح بدم یه تخم مرغ بدبخت رو بر می دارن روش اسم تمام افرادی که فرد مورد نظر رو دیدن می نویسن بعد هم تحت فشار قرارش میدن و اسامی رو از ابتدا می خونن تا بشکنه! سر اسم هر نفر شکست اون فردی بوده که چشم زده طرف رو ... خلاصه جالبی کار این بیمار ما این بود اسامی که گفت باش میشد یه کتاب راهنمای انتخاب اسم دخترونه چاپ کرد!!! از اقدس و ربابه و تهمینه گرفته تا ملودیکا و رومینا و غیره! من تو کفم این پسر این همه دختر رو کجا دیده بود! خدا شانس بده!

 

 

------------------------

 

هی فلانی! زندگی شاید همین باشد؟
یک فریب ساده و کوچک.
آن هم از دست عزیزی که تو دنیا را جز برای او و جز با او نمی خواهی.
من گمانم زندگی باید همین باشد.

آه !...آه!اما
او چرا این را نمی داند که در اینجا من دلم تنگ است. یک ذره ست؟

 

 

--------------------------

 

تا حالا شده احساس کنید عاشقید ولی ندونید عاشق کی یا چی؟!

خوب پاییزه دیگه بعضی وقتها آدم قاطی میکنه ...

 

--------------------------

 

بد بختیام کم بود یکی دیگم اضافه شد! همه سردشونه و به کاپشن و کت و وسایل گرمازا رو آوردن ولی من بدبخت هنوز دارم شر شر عرق می ریزم! فکر کنم این قضیه عاشقیه دردسر ساز شده!

 

-------------------------

 

شاد باشید ... بخاطر نبود امکانات هم نتونستم نظرات پست قبل رو جواب بدم ، به بزرگواری خودتون ببخشید ...